۱۳۸۹ دی ۱۳, دوشنبه

به یادتو
خواهر عزیزم،
همیشه در زنجیره ندیدن های تکراریت بر این باور خوش بودم که دوران سختی هایت به پایان رسیده است،افسوس که عمر شادی ها کوتاه است.
خواهر عزیزم،
دوازده روز گذشت به طول دوازده سال و یادچشمان مهربانت و نگاه ساده و زیبایت به زندگی در خاطره ها جاریست، تو که هیچگاه از نبرد با دشواری های زندگی خم به ابرو نیاوردی و همواره با روحیه بودی و هیچ رنجشی از تو به دیگران نرسید و واپسین سفرت نیز به سرعت بود وبی اندک زحمتی.
خواهر عزیزم،
من نه با دست و پا که با قلبم به سوی تو آمدم و با تکه پاره هایش بازگشتم و هنوز احساس من این است که تکه ای از قلبم در اعماق خاک با تو به ابدیت پیوسته است.
خواهر عزیزم،
با همان لبخند آرام همیشگی،مرا ببخش که چون همیشه دیر رسیدم،بدرود.

۱۲ نظر:

آذین گفت...

آقای احمدزاده ی عزیز
قلب من هم تکه پاره شد از خواندن متن شما... نمی خواهم فکر کنم که خواهرتان رفته است.
همیشه هست و خواهد بود. در یاد شما و در تکه تکه های قلب تان.
مرا هم در اندوه تان شریک بدانید.

الي گفت...

واي
واقعا متاثر شدم . اينطور كه متوجه شدم خواهرتان را از دست داده ايد . روحش قرين آرامش .
غم نبينيد زين پس.
هميشه دير مي رسيم . اين خصلت آدميان است .

ونوس گفت...

سلام برادر خوبم. وقتی دیدم، به جای شعرهای همیشگی، اینبار نوشته ای پردرد، خانه تان را سیاهپوش کرده بر خود لرزیدم. تسلیت مرا پذیرا باشید. هرچند سوگ عزیزانی که دوستشان داریم با هیچ مرحمی جز ایمان به دیداری دوباره،التیام نخواهد یافت. دوباره زندگی کنید و از زندگی کردن نهراسید.امید آن دارم که خواهرتان در جوار برکات الهی بهره مند و روحشان قرین شادی باشد.

ghooghnos گفت...

سلام
غمي به سنگيني عالم بر دلم نشست و حقيقتا شرمنده ام كه دير رسيدم روحشون شاد و قرين رحمت....از خدا ميخوام به قلب مهربان و داغدارتون صبر عطا كنه

فاوس به دست گفت...

چه قدر كنار قبر انتظار بيهوده است
و من چه غمگينم
و من با اين شبيخون هاي بيشرمانه و شومي كه دارد مرگ
....
آقاي احمد زاده ي بسيار عزيز
فقط خدا ميدونه كه در اين لحظه چه غمي به دلم نشسته
از غم دوستي چون شما
از خدا براتون صبوري ميخوام
و اميدوارم اين كوچكترين دوستتون رو هم در غم بزرگتون
شريك بدونيد

محمدددددددددد گفت...

سلام
یه چیز مهم هست که بد نیست تو هم بدونی. ولی... .
بی خیال.. بیا وبلاگم. همین
http://yekmohammad.persianblog.ir/
با تبادل لینک موافقی؟

ناشناس گفت...

سلام
واااااي خداي خيلي ناراحت شدم
خدا نكنه بعد از مرگ من داداشم حتي گريه كنه
خيلي دوس داريم همديگرو
شما ناراحت نباشيد بخدا گريه ام مياد
اگه شما هم اينجوري خودتونو اذيت كنيد خواهرتون ناراحته
من از احساس خودم ميگم
چون يه خواهرمو ميفهمم ولي حس شمارو نه

بيتا گفت...

خواهرتون جاي دوري نرفته پيش خداست
فقط دعا كنيد براش
وخوشحال باشيد
چون يه خواهر حتي اون دنيا طاقت اينو نداره داداششو غمگين ببينه

بيتا گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
فاوس به دست گفت...

اميدوارم خوب باشيد

فانوس به دست گفت...

و من با این شبیخون های بی شرمانه و شومی که دارد مرگ...
آقای احمد زاده عزیز اومدم بگم ببخشید که کم سر میزنم
راستش من به نت دسترسی ندارم و وبلاگ شما هم فیلتر شکن نیاز داره
بیشتر اوقات با گوشی و اسینترنت ایرانسل میام که اونم ...

ببخشید به هر حال و به یادتون هستم

فانوس به دست گفت...

هر جا هستید سلامت و شاد باشید