۱۳۸۹ فروردین ۱۵, یکشنبه

دريانورد

سرود طوفانها

تنها نغمه زندگيم بوده است

وتويگانه ساحل آرزويم

افسوس كه موجها سركشند

وصخره ها بي رحم

ولي ،

دريانورد را چه باك

من از شراره نگاهت متولد شدم

تلا طم امواج گهواره من بود

واكنون،

درسايه روشن چشمانت

بودن را معنا يي دگر مي بخشم.

دريانوردراچه باك

آنجا كه تلالو لبخندت،

درسراسر افق رنگين كمان بسته است.

آنجا كه فانوس خيالت،

رهنماي شبهاي تيره وتار است.

بادبانهاي عشق را بياويزيد،

تا سينه امواج را بشكافند.

دريانورد را چه باك

آنجا كه مبارزه نيست مرگ است.

۱۸ نظر:

ونوس گفت...

سلام...و سلام
خوشحالم که دوباره زندگی را زندگی بخشیدید
مسحور شده بودم.درست در همین لحظه که کتاب آنالیز عددی را کنار گذاشتم و شما را خواندم...انگار در چیزی ساده، چیزی شبیه معجزه یا ...بارش باران خلاصه شدم.راستی چه باک...؟

الي گفت...

با سلام !
بدون اغراق لذت بردم از اين شعرتان .
بازي با طوفان و آب و امواج و دريا نورد و...
عالي بود ، عالي .
و از همه مهمتر انديشه و سرگذشتي كه در دل شعر بود .
خوشحالم كه از توفانها نهراسيديد و امواج اش گهواره بوده برايتان ..

ghoghnoos گفت...

دريانوردراچه باك

آنجا كه تلالو لبخندت،

درسراسر افق رنگين كمان بسته است.

عالی بود اگه دیر به روز شدین اما حقیقتا با دست پر اومدین...
روزگارتون سراسر شادی و شادکامی

فریده جلیلوند گفت...

سلام و وقت شما بخیر
امیدوارم روزهای بهاری را به نیکویی
بگذرانید و هر روزتان خورشیدی تر از
دیروز باشد و درهای موفقیت برویتان
گشوده . بذر خوبی بکارید و سعادت
دروکنید .
چه زیبا و دلنشین . خیلی لذت بردم
تلاش و کوشش و امیدواری را تو جیه
کردید . ممنون شما
فریده جلیلوند

آسمان سخت گفت...

سلام دوست خوبم
سال نو بر شما هم زیبا و سبز.
شعرتون انصافآ خیلی زیبا بود . تصویرسازی های قشنگی داشتین .
لذت بردم .
شاد و سربلند باشین .

آسمان سخت گفت...

بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند

از همان لحظه که از چشم یقین افتادند
چشم های نگران آینه ی تردیدند

نشد از سایه ی خود هم بگریزند دمی
هر چه بیهوده به گرد خودشان چرخیدند

چون به جز سایه ندیدند کسی در پی خود
همه از دیدن تنهایی خود ترسیدند

غرق دریای تو بودند ولی ماهی وار
باز هم نام و نشان تو زهم پرسیدند

در پی دوست همه جای جهان را گشتند
کس ندیدند در آیینه به خود خندیدند

سیر تقویم جلالی به جمال تو خوش است
فصل ها را همه با فاصله ات سنجیدند

تو بیایی همه ساعت ها و ثانیه ها
از همین روز، همین لحظه، همین دم عیدند


بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند

از همان لحظه که از چشم یقین افتادند
چشم های نگران آینه ی تردیدند

نشد از سایه ی خود هم بگریزند دمی
هر چه بیهوده به گرد خودشان چرخیدند

چون به جز سایه ندیدند کسی در پی خود
همه از دیدن تنهایی خود ترسیدند

غرق دریای تو بودند ولی ماهی وار
باز هم نام و نشان تو زهم پرسیدند

در پی دوست همه جای جهان را گشتند
کس ندیدند در آیینه به خود خندیدند

سیر تقویم جلالی به جمال تو خوش است
فصل ها را همه با فاصله ات سنجیدند

تو بیایی همه ساعت ها و ثانیه ها
از همین روز، همین لحظه، همین دم عیدند

(قیصر امین پور)

خانوم معلم گفت...

خیلی زیبا بود یه جورایی کلمات خوب به بازی میگیرین.مرسی

آسمان سخت گفت...

سلام دوست خوبم
مرسی که بهم سرزدین . هنوز به روز نشدین ؟
خیلی تو پستاتون گیر میکنین ها . بیام هل بدم ؟

farideh jalilvand گفت...

لحظاتتان پر بار / روزتان گرم و طلایی
/ در کنار خانواده باسعادت باشید و بسوی موفقیت گام بر دارید .
حضورصمیمی شما سبب امیدواری است .
متشکرم
فریده جلیلوند

آذر کیانی گفت...

سلام. سال نو مبارک. این شعر که بیشتر به نظرم یک قطعه ی ادبی ست، خیلی خوب و زیباست. ممنون

فاطمه اختصاری گفت...

سلام
دعوتيد به صرف يک بحث فمينيستي و سيب زميني:
بعد از 9 ماه
با يک شعر جديد و کلي خبر و مطلب
«فاطمه اختصاري» به روز کرد

خبر چاپ کتابم:
«يک بحث فمينيستي قبل از پختن سيب زميني ها»
و قرار ديدارمان
در نمايشگاه کتاب امسال:
. . . . انتشارات «سخن گستر»

خبر کامل چاپ کتاب چند تن از مطرح ترين شاعران جوان:
دکتر سيد مهدي موسوي/ وحيد نجفي/ الهام ميزبان
محمد حسيني مقدم/ محمد ارثي زاد
شهرام ميرزايي/ مينا ارشدي

راستي
طرح جلد کتاب را هم حتما در وبلاگ ببينيد!
و کلي مطلب از همه جا و هيچ جا...
از الان منتطر ديدارتان در نمايشگاه هستم
نه براي فروختن کتاب
براي حرف زدن و ادبيات
براي شعر...

منتظرم...

فریده جلیلوند گفت...

وقت خوش
ممنون از حضور و توجه شما
بر قرار باشید
فریده جلیلوند

ستاره های بی فروغ گفت...

گرامی
به دیدن عکسهای باران در تهران دعوت شدید
تشریف بیاورید
ستاره های بی فروغ

ستاره های بی فروغ گفت...

با عرض تشکر از حضور شما در بلاگ
ستاره های بی فروغ

ونوس گفت...

سلام استاد..ممنون از نظرات ارزشمندتان...پروفایلتان را خواندم و خوب درک میکنم که مشغله تان زیاد است...اما دوباره زندگی را جریان ببخشید...
منتظر حضورتان هستم...شادباشید

آسمان سخت گفت...

به سراغ من اگر میایید
نرم و آهسته بیایید
مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من
سهراب سپهری


سلام
خوبین ؟
چرا نیستین ؟
چرا به روز نمیشین ؟
نگران میشم ها .

آسمان سخت گفت...

تنها گناه ِ ما ..

این بود که نفس می کشیدیم ..

چه گناه ِ مکرری ..

اصرار بر این گناه ِ کوچک بود که ..

بزرگ شدیم ..

و اکنون نفس است که ..

میان ِ رفته و نیامده ..

می رود و می آید ..

تا باز شاید ، بزرگتر شود ..

گناه ِ بودن ِ ما .. .

گابریل گارسیا مارکز

فریده جلیلوند گفت...

سلام
روزتان با امیدواری
متشکرم از اینکه تشریف می اورید و
به معنی مطالب توجه دارید .
بر قرار باشید
فریده جلیلوند